www.ranande.ir

ادرس وبلاگ شعرهای من http://mazear.blogfa.comمیباشد سر بزنید خوشحال میشم

www.ranande.ir

هم ولایتی های خارج از کشور

بازدیدی که از آمار بازدید کنندگان جغرافیای داشتم متوجه شدم که همشهریانمان از آمریکا ،کانادا،سوئیس وژاپن نیز از وبلاگ ما بازدید می نمایند خواهشی که از این هم تباران دارم این است که با ما ارتباطشان را قوی تر کنند تا بتوانیم در راستای بهبود اوضاع شهر از نظریاتشان استفاده کنیم پس خواهشا نظر بگذارید.

شورای شهر ناغان

اسمان کوتاه است

آسمان کوتاه است

جای پروازی نیست

بالها را فرودار 

جای بوسه در تن من خالیست

ومن بوسه را زیر باران شنیدم

وگرمای اورا چشیدم


مناقصات وکارهای درحال اجرا

ما دوتامنقصه برگزار کردیم توهمین ماه که یکیش تکمیل پروژه ی میدان عشایر بوده با بودجه ای معدل 90 میلیون ویکی دیگش پروژه ی پارک ملت با بودجه ای معدل 50میلیون تومان که اعلام عمومی کردیم در هفته نامه های سالدران وزردکوه که بابا هرچی شرکته بیان شرکت کنن خوب اومدن خیلیا هم اومدن وشرکت کردن ودو تاشرکت برنده شدن ودارن کارمیکنن دستشون درد نکنه اگر تونستید حدس بزنید دست کیو میگم

یاد آوری

امروز یادآوری کردم به خودم که خداوند  بزرگ است وبخشنده وما بندگان اوئیم یادم باشد اگر دستی از روی نیاز از سمت بنده ای به سویمان دراز شد این دستی است از بنده ی خدایی که بخشنده ترین است ،دست را پس نزنیم تا دستمان را پس نزنند خواه این دست یک دوست باشد خواه دست یک محتاج با هر شرایط دیگری،این دست واسطه ایست بین من وخدا پس از خدا میخواهم قدرتی عطا نماید که توانایی پرکردن دستهای خالیی که به سمت من میایند را دارا باشم.

رسم ورسومات تقریبا"جدید ناغان

عروسیاشون که معمولا"مثل بقیه ی جاهاست ولی سکه رو طبق آخرین اطلاعات 250تا بیشتر نمیزنن اما مراسمات عزاداری :سیاه پوشیدن ممنوعه کلا"کسی دیگه لباس سیاه نمی پوشه مگر برای ائمه مداح نمیارن فقط قاری میارن برا مراسم دیگه چهلم نمی گیرن فقط شبش ختم قرآن می گیرن بعد سرهفته که میشه خانواده ی عزادار اعلام میکنه آقا هرکی مراسم عروسی داره بره بگیره واز نظر ما اشکالی نداره دیگه برا مراسمات عزاداری مثل بقیه ی جاها مردم پول به خونواده ی متوفی نمیدن بقیشم مثل تموم ایرانه ......

دادگاه ناغان وداستانش

اینا همش درد دله البته وجنبه ی سیاسی نداره.../حدود 3سال التماس کردیمو حرص خوردیم که بابا ما یه بخشیم خودمون برا خودمون دادگاه می خوایم یه وقت خواستیم یه دعوایی بکنیم ارزششو نداره که بعدش این همه راه بریم شلمزار پیش قاضی اصلا"این جوری که دعواصرف نمی کنه این بود که گفتیم حضرات کم دعوا کنن تا دادگاه بیاد بعداز کلیا کانال کنی چاله جوری خلاصه گفتن بهتون دادگاه میدیم ولی....خوب ولی داره یعنی شرط 1.باید شورای محترم شهر یه جای بزرگ با 10 تا اتاق برامون محیا کنن 2.یه ماشین صفر کیلومتر اونم پژوباشه رنگشم سربی برامون بخرن !  گفتیم بابا این پژوکه می گین مااعضای شورای شهر تا حالا ندیدیم ما آردی سواریم بخدا ،گفتن این است که هست حالا بیا توناغان خونه با ده تا اتاق پیدا کن هرچه گشتیم نبود یه سالن آموزش وپرورش داشت توخیابون معلم رفتیم باکلیا التماس و.... ازشون اجاره کردیم حدود 15میلیون تومن(نوشتنش سادست)از مردم بیچاره خونه به خونه جمع کردیم (تا اونا باشن دیگه دعوا نکنن)توسالون 10تا اتاق ساختیم غیر از من همه ی اعضاء شورا بیل وکلنک زدنا تا درست شدبعد اومدیم 14میلیونم دادیم پژو صفر گرفتیم وبعد گفتیم آقایون تشریف بیارن بعداز کلیا من نمیرم ناغون توبرو یه قاضی مهربون محض صواب و رضای خدا قبول کرد اومد تااینجا تموم ماهم گفتیم آخیش راحت شدیم که یه دفعه دیدیم یه نفر وکه می خواستن برا نیروی خدماتی شبونه از اردل آوردن گفتیم این کیه گفتن شما بیکار ندارین از اردل اوردیم گفتم بابا من خودم بیکارم گفتن توبرو وبلاگتو بنویس پول میخوای چکار ؟بعد گفتن آقادادگاه خودش زمین میخواد یالا زود برین ده هزارمتر زمین بخرین اونم لب بلوار اصلی(متری 300هزار تومن)تاما بیایم بسازیمش هیچی الان داریم 5000تومن 5000تومن جمع می کنیم دیگه اما خوشحالیم که بالاخره دادگاه اومد وداره براخودش فیش صادر میکنه که دیگه مردم دعوا نکنن.ببین نوشتنش چقدر طول کشید(تازه خلاصه نویسی)تاچه برسه به مدت زمان این همه کار که ماکردیم البته انصافا"بخشدارهم خیلی کمک کرد....واین داستان ادامه دارد.....

بیمارستان ناغان


این بیمارستان ناغان هم خیلی باحاله اولا"که همش ماباهاشون درگیریم که آقا تجهیزاتتون تکمیل نیست بعد میشنویم هرکی میاد وباید بستری بشه میفرستنش اردل یا شهرکرد چون می خوان تختاشون نو بمونه بعد اینو دیگه نشنیدم دیدم که غذا برای پرسنلو ،اردل می پزن ومیفرستن ناغون حالا بعد از یه ساعت غذا میرسه دست پزشک اونم یخ کرده وبدون موادی که باید موجود باشه اونوقت هرمتخصصی که میاد بیمارستان ناغان یا سریع شوهر گیرش میاد ویا قبول میشه دانشگاه وباید بره ما شدیم بخت گشای متخصصا ی زنان تازه وقتی متخصص میاد ما براشون خونه میگیریم اونوقت نمیدونم چه کششی هست فراتر از ماورا که این متخصصارو وادار میکنه خونشونو ببرن اردل والا چی بگم متحیرم ندانم این فرار مغزها به اردل کی میخواد تموم شه خیلی جریانات داشتیم که گفتنش وقت میبره وخنده اما نمیدونم ما ناغونیا باید یه دست غیب از یه جایی بخریم تا کمک حالمون باشه دیگه.


درباره ی خود ناغان

ناغان در استان چهارمحال وبختیاری واقع شده درشهرستان جدیدالتاسیس کیار(قبلا"بااردل بود)مرکز بخش ناغانه سال 1356 کلا توسط جناب زلزله با خاک یکسان شدواین باعث معروفیتش توکل جهان شدحدود350نفر کشته داد وکلا"پدران عزیزوزحمت کش ما یه شهریو ازنوبنا کردن مسیرش از شهرکرد میاد در مسیر جاده ی خوزستانه  شهرداریو سال 1373 بهمون دادن وبخشداریو 1386ضمنا"سه دوره نماینده ی مجلس از ناغان رای می اورد (جناب آقای علی یوسفپور)وافرادسرشناس زیادی در سطح استان وکشورداره 18تا شهید داده آخرین شهیدمون هم احسان رحیمی بود که پارسال این زمینو به مقصد بهشت ترک کرده واما دارای باغات ومزارع زیادیه پائینش رودخونه است بالاش سد سولگان که این زیباییشو بالا میبره،جاده ی خوزستان از اینجا رد می شد که باهمت مسئولین وزارت نیروبه واسطه ی احداث سد کارون 4 قطع شده ولی خودشون دارن پل میزنن روی سد که بازش کنن (دستشون درد...؟  نکنه دیگه سد زدن )قول دادن تاسال آینده بازش کنن زبونشون لری بختیاریه نه اونقدر غلیظ بلکه به فارسی خیلی نزدیک تره تالری، آدمای زحمت کش ومهربونی توش دارن زندگی میکنن فوق العاده تو انتخابات قوی کارمیکنن ومثل همه ی ایران مسلمونن نماز میخونن روزه میگیرن وتحت تابعیت کامل نظام جمهوریه اسلامین آدم ناجورهم ندارن خلاصه خوبی ازخودتونه ماست ماشیرین شیرینه اینم قابل توجه یه خواننده ی عزیز دیگه که درخواست داد براش بنویسم. شماهم درخواست بدی هرچی بدونم مینویسم برات.

شهرداروفکرش

اگر از احوالات ایشان جویا باشید خوب است وسلامت وبدنبال گرفتن عوارض ودریافت کمک اگر پول ندارید سراغش نروید.نه جدا آدم خوبیه خدائیش.

گرنکوبی شیشه ی غم را به سنگ       هفت رنگش می شود هفتاد رنگ

فکر میکنید شهردار الان با این تصویر توچه فکریه نظر بدیدبا ذکر نام از خودش جایزه بگیرید .

صميمانه


سلام 

از وقتي كه اين وبلاگ نوشته شد خيلي ها نظر دادند وكمك كردند اين وبلاگ به خود حق مي دهد كه هرنوع مطلبي كه در مورد ناغان باشد بنويسد جهت معرفي كردن بهتر شهر ،اما از اين پس بيشتر دوست داريم از گزارش كاركردهاي خود وهمكاران بنويسم از تمام همشهريان عزيز تمنا دارم كه نظر بدهند تا بتوانيم بهتر كار كنيم در مورد مصوبات هم نظر بدهيد در مورد نحوه ي عملكرد شهرداري وشوراي شهر مطمئن باشيد مي خوانيم وعمل مي كنيم .

سلام           3تا شعر از خودم مینویسم شاید ........نظر تون نسبت به من عوض بشه؟؟//؟

ابهت داره تنهایی...... نمیدونی.....چه سودی داره وقتی که..... همه هستند وهمواره کنارت عشق می ورزند

ولی ناگه هوا چون سرد میگردد ............پناهی نیست جایی نیست؟/.

گله از باور شعروگله از فاصله کن .........گلم از سردی دستام گله کن.........گله کن بغض سراپای وجودم راکشت مثل مرحم واسه ی زخمای قلبم گله کن ......................من اگر خوبم اگر بد تو مرا حوصله کن

راوی چشمای حیرت زده ی من باش و........................خالی از شرم وخجالت گله کن./.

توباید به چشمان بی باورم خوکنی ...........حوصله کن .....دردهایم از جنس زخمهای توهستند...

زخمهای تورا میبینندومی فهمند ................دردهای مرا میشنوندونمی فهمند./.


آقا جان این آقا که اسمش ذوالفقار یوسفی بابادی هست،شهردارناغونه اینا هم حرفای خودشه که گفته:((وجود استعدادهای بالقوه می تواند آینده ای روشن برای شهر ناغان رصد کند،مخاطبان اصلی شهرداریها مردم هستند ولازم است برای جلب رضایت شهروندان ذره ای غفلت نشود تا این امر مهم تقویت شود))بعدگفته که داریم پیاده روهارو سنگفرش می کنیم وCNG میخوایم احداث کنیم ودنبال طرح فاضلاب شهری هستم وسرآسیابو میخوام توسعه بدم وخیلی برنامه های دیگه توسرش داره که نمیدونم این شهردارجوون میخواد چطور اینا همه رو انجام بده ولی ..اما..ما اعضای شورای شهر کمکش می کنیم تاحدی که خودش بگه دیگه بسه،! خوبه نه ؟برای تصدیق حرفم نظر بدید دیگه ./

برا كشيدن آب شرب از دهنو خيلي زحمت كشيديم ودعوا كرديم هنوزم ادامه داره ///باور كنين!

با ورزشكارا جلسه گرفتم خيلي درد دل كرديم اونا پول ميخواستن ماپول كم داشتيم اما بهشون داديم.

جونم براتون بگه كه تموم ديواراي خالي شهرو روش نوشتيم اينقدقشنگ شد

روزكارگر رو گرامي داشتيم

اينا كارگراي شهردارين اينقدر باحالن كه خيلي كار ميكنن خسته نباشن،نگهبانا .راننده ها.كارگرا د.همه موارد #

اما تعمير خرابيها

اداره آب و اداره گاز وديگران آسفالت خراب مي كردن مادرست خيلي طول كشيد تا اونا فهميدن دارن خسارت مي زنن به شهرداري.

استاندار اومد ناغان اينقدر تحويلش گرفتيم كه نميدونيم بعدش چي شد ......

بااهالي تو جلسه هاي شبونه اينقدر چاي وميوه خورديم وفكركرديم تا آخرش موفق شديم بازم جلسه بزاريم.

مسئولين بالاترو ديديم هي گفتيم help help ..../اما ..منتظريم هنوز

يه پارك قرار شد بسازيم بالاي شهر اومدن كروكيشو كشيدن بردن برا طراحي (سرآسياب)

ديگه ميدوناوبلوارا رو رنگ كرديم ........................آبي وسفيد


پارك ملتو تكميل كرديم تقريبا" ....بازم كارداره


جلسه گرفتيم برا جوانان مشاور براشون اورديم اما....از بعضيا خيليهاشون نيومدن


ديگه پياده روهارو سنگفرش كرديم.


مسيل ساختيم زياد پل بزرگ ساختيم هي خسارت داديم هي ساختيم.


سرويس هاي دستشويي

سه تا سرويس دستشويي  توسه نقطه ي شهر برپاكرديم         اينم شهرداره

اول خسارت داديم بعد آزادكرديم چقدر راحت!!!!بود!!!بهش ميگن تملك اراضي


چمن كاري كرديم چراغ چمني خيلي زديم هي خيلي كاركرديم


برامسافرا هي تابلو زديم كه توشهر گم نشن چقدر تابلوزديم!!!!


ايوب سليمي واسه سالگردشهادت سردارزال از شلمزار تاناغان يه نفس دويده ماهم باهاش عكس گرفتيم.


اينم بچه هاي مدسه اي درناغان كه ما با بخشدار  بهشون سركشيديم.


اين جاسمه نگهبانه شهرداري يه روز درميون از 7صبح تا7 شب دلش خيلي پاكه ولي قلبش مشكل داره براش دعاكنيد


روز معلم چقدر گل وشيريني خريديم هي رفتيم پيش معلما اونا كه نميان پيش ما!!!!؟


آب فضاي سبز

چقدر دنبال آب گشتيم ونبود.......حدود 10ميليون تومان......سه حلقه چاه بي آب ،هر چه كنديم نبودكه نبود 

همايش فرهنگ عمومي شهر

پليس راهوروگفتيم بيان جريممون كنن تا رانندگيمون خوبتر شه ...بعد اومدن دیگه


ناغان

  http://tehranpic.net/fa/                                                                                     ناغان سولگان