روز   پنج شنبه تودیع ومعارفه بخشدار  بخش ناغان بود با اینکه حالم مساعد نبود اما اجرای برنامه را قبول کردم جناب آقای مرادی حق گردن مادارد به وفور ، به هرحال ایشان فی الحال معاون فرماندار هستند وآقای کهرانی سرپرست بخشداری، همان روز بود که من وسایلی را که از شورای شهر به امانت داشتم تحویل دادم به قول معروف عطایش را به لقایش بخشیدیم وبعد از گپی دوستانه قول همکاری به اعضای جدید دادم ،البته ایشان خود کمتر نیاز به مساعدت مادارند اما بنده نیز قبول دستور نمودم وبا اینکه منزل دراصفهان نموده ام مقررشد بصورت تلفنی ویا حضوری خدمت برسم وجمیعا به خدمت اهالی باشیم خدا از نیت کار خبر دارد واینکه من چقدر خسته ام از در تیررس بودن وبر سرزبان بودن که بحمد الله بنده دیگر مسئولیتی آنجا ندارم دوستان جایگزین شور وشوق فراوان دارند برای کار، وخدا کمک کند ایشان را ودور بدارد از بلایای شایعه پراکنی وانگشت نشان شدن و مورد توقع فراوان قرار گرفتن ، خداوند ایشان را عزت دهدومردم همکاری نمایند برای طی باقی مسیر واما خبردار شدیم دوستان ( شورای شهر جدید)تغییر مکان دادند از شهرداری به اتاقی در بخشداری تازه ساخته شده ،ما که دیگر عضویتی در شورا نداریم جناب مرادی هم بخشدار نیستند دوستان کمی تنها شدند آقای ابراهیم رئیسی رئیس شدند و علی محمد شیروانی عضو شورای شهرستان از دیگر پست ها  اخباری کسب ننمودم چرا که کنجکاونیز نبودم ودر کل این پستها نیز اهمتی ندارند ومهم تصمیم وعملکرد جمعی می باشد .

اگرخاطر مبارک مخاطبان باشد بنده کلا در این دوره شرکت ننمودم تا بلکه افکاری بزرگتر ودیدی وسیع تر حاکم شود بر امور جاریه ی شورا ولو دلیل دیگرش ،آزمودیم در این شهر بخت خویش ونتیجه ی آزمون برای حقیر بالاتر از انتظاربود ودیگر دلیل خستگی از صرف خدمت بی درامد نیز بود 6سال کم زمانی نبود برای یک شهروند برای موقوفه شدن وزندگی نیز فشارهای خودش را میگذاردکما اینکه چهار سال قبل از آن نیز موقوفه ی شهرداری بودم وفرهنگسرا که نه مزد حاصل شد نه منت والبته این چهار سال را هرگز نبخشیده ونخواهم بخشید مزدش بماند تا تسویه شود حساب با بندگانی که مسدع شدند و دیوار بودند ودیوار خواهند ماند به مثابه ی دیواری مقابل رودخانه ،می گذرم یک روز از تمام دیوارها یی که راه بر من به ناحق سد نمودندوفکر میکنند که مادرفهم موجبات ناحق شدن حق مسلم  عاجزیم وبه ظاهر دوستان را نمی شناسیم ودوستی میکنیم واین دوستی همان اختلاف بین حق وناحق را متذکر خواهد شد .

هرگز دریک مکان نماندم که همانند مرداب شوم بلکه راهی شدم از صخره به کوه و سرازیری نیز در پس هر سربالایی است این وعده ایست که خدای من داده ومن براو معتقدم.